غزل مناجاتی با خداوند کریم
مـائـیـم و روسـیـاهی، العـفو یا الهی تو بـهـتـرین پـنـاهـی، العـفو یا الهـی هر جای دیگری را جز خانۀ تو رفتیم رفـتـیـم اشـتـبـاهی، العـفـو یـا الـهـی از ما به غیر عصیان چیزی دگر ندیدی کن سـوی ما نـگـاهی، العفو یا الهی بگذار پای غـفلت هرگاه دیدی از ما سـر زد اگـر گـنـاهی، العفـو یا الهی ما را مرانی از خود ما که دگر نداریم غیر از تو تکـیهگاهی، العفو یا الهی ای مـاه مهـربـانم، جـز کـربـلا برایم دیگـر نمـانـده راهی، العفـو یا الهـی جان عزیز زهرا اینبار بگذر از ما الـعـفـو یـا الـهـی، الـعــفـو یـا الـهـی |